Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صدای ایران»
2024-05-06@10:18:06 GMT

هادی سیف درگذشت

تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۲۳۴۹۹

به گزارش صدای ایران، منوچهر لطفی رئیس انجمن مجموعه‌داران ایران در گفت و گو با رسانه‌ها این خبر را تایید و بیان کرده است: هنوز تاریخ دقیق درگذشت این پژوهشگر مشخص نیست.


هادی سیف کارگردان، نویسنده، پژوهشگر هنرهای سنتی و مجری متولد سال ۱۳۲۶ در شیراز بود، وی تا پایان دوره دبیرستان را در شیراز گذراند. سپس در رشته تاریخ هنر در دانشگاه اصفهان تحصیل کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پایان‌نامه‌اش در مقطع کارشناسی «نقش ترکمنان در آسیای غربی» و در مقطع ارشد «تیموریان و تحول هنری مکتب شیراز» بود. سیف برای ادامه تحصیل به دانشگاه استراسبورگ رفت و از پایان‌نامه‌اش با عنوان «نقش حیوانات اسطوره‌ای در حجاری‌های تخت جمشید» دفاع کرد. 

آثار ماندگار از وی

او بیشتر در زمینه شناساندن هنرمندان محلی و ناآشنای ایرانی فعالیت می‌کرد، سیف در اواسط دهه ۸۰  برنامه‌ای به نام «درد عشق» با مجری‌گری جمشید مشایخی با موضوع شناساندن هنرمندان ناآشنا همچون میرزا کاظم، حسین قوللرآقاسی (نقاش قهوه‌خانه‌ای)، میرزا اسکندر (نقاش پشت شیشه) و یوسف نقاش پرداخت.

هدف اصلی سیف آشنا کردن مردم با هنرهایی همچون فرشبافی، شیشه‌گری، نگارگری، کنده‌کاری، منبت کاری و... بود. این پژوهشگر با گفت و گو با هنرمندان پیشکسوت ایرانی از جمله علی اکبر صنعتی، ابوالحسن صدیقی، جمشید امینی (طراح و نقاش)، علی کریمی (نگارگر)، حسن حکمت‌نژاد (طراح قالی)، شهریار(شاعر) و... در زمینه پژوهش میدانی هنر سنتی ایرانی کوشید.


فیلمنامه‌های «نقش عشق»، «دادشاه» و «تحفه‌ها (طرح اولیه)»، کتاب‌های «نقاشی روی چوب»، «نقاشی قالی»، «نقاشی قلمکار»، «نقش‌آفرینی روی سنگ»، «نقاشی قهوه‌خانه»، «نقاشی روی کاشی»، «نقاشی روی گچ»، «سوته دلان نقاش»، «مجنونی‌ها»، «دلشدگان هنر» از جمله آثار مرحوم سیف هستند.

 

منبع: صدای ایران

کلیدواژه: هادی سیف درگذشت نویسنده و کارگردان مجری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۲۳۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

منیژه، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!

عصر ایران نوشت: حجه الاسلام سیداحمد علم الهدی که گویا دغدغه‌ای مهم‌تر از حجاب ندارد، در خطبه‌های این هفته نیز بدان پرداخته و این بار گفته است: اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ به‌خصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند:

منیژه منم، دخت افراسیاب

برهنه ندیده تنم آفتاب.

 این که اساساً استناد به منیژه در شاهنامه، چقدر با هدف ترویج حجاب و عفاف سازگار است را به شاهنامه شناسان وامی گذاریم (پی نوشت را ببینید) * ولی عجالتاً از آقای علم الهدی که در خطبه‌های نماز جمعه، اشاره‌ای هم به تاریخ و فرهنگ و ادب ایران زمین کرده است تشکر می‌کنیم و در عین حال از ایشان پرسیم: ماجرای بهار ۱۳۹۰ میدان فردوسی مشهد یادتان است؟

خودتان را معذب نکنید، به خاطرتان می‌آوریم: آن سال، به مناسبت هزاره سرایش شاهنامه فردوسی - که شما نیز او را به درستی "حکیم" خواندید - مجموعه از نقاشی‌های دیواری با موضوع شاهنامه به مساحت ۲۲۰۰ متر در میدان فردوسی مشهد رسم شد. خلق این اثر هنری حدود یک سال به طول انجامید ولی یک ماه بعد از رونمایی از آن، اداره حفاظت از املاک آستان قدس رضوی، شبانه تعدادی کارگر به محل فرستاد و کل اثر را تا صبح با رنگ سفید محو کردند و از بین بردند!



آقای علم الهدی!

این شاهنامه‌ای که امروز شما بدان استناد می‌کنید تا ثابت کنید که حجاب یکی از مظاهر فرهنگی ایرانیان است، همان شاهنامه‌ای است که روی نقاشی هایش در شهری که شما امام جمعه اش بوده اید، شبانه رنگ پاشیدند و شما هیچ نگفتید!
اگر آن روز، مانع از کار غیر فرهنگی محو نقاشی‌های شاهنامه می‌شدید و لااقل به دوستان تان می‌گفتید که شاهنامه را حکیمی به نام فردوسی سروده و حتی در آن به حجاب نیز اشاره کرده است، امروز استنادتان به این اثر ملی برای ترویج حجاب، دلنشین‌تر بود.

جوانان هنرمند کشور، یک سال در گرما و سرما، عاشقانه کار کردند تا این اثر هنری را خلق کنند

ولی یک روز صبح، دیدند که عده‌ای شبانه روی هنرشان رنگ سفید پاشیده اند؛ به همین راحتی، به همین تلخی!


شما درست می‌گویید آقای علم الهدی! زنان ایرانی در طول تاریخ و حتی هزاران سال قبل از اسلام، به شهادت آثار و روایت مورخین، بانوانی نجیب بوده اند با تن پوش‌هایی از پاکدامنی. اما چرا شما و همفکران تان - فارغ از موضوع شاهنامه - همواره نسبت به تاریخ و تمدن ایران بی مهری می‌کنید و حتی گرامیداشت کوروش را برنمی تابید ولی نیاز که پیدا می‌کنید دست به دامن ایران باستان می‌شوید؟! چگونه حتی در شهری که شما امام جمعه اش هستید، دور میدان فردوسی، نقاشی‌های شاهنامه هم تحمل نمی‌شود ولی صحبت از حجاب که می‌شود یادتان می‌افتد در همان شاهنامه‌ای که روی نقاشی هایش رنگ پاشیده و محوش کرده اند، زنی به نام منیژه وجود دارد که آفتاب تنش را برهنه ندیده است؟!

میدان فردوسی مشهد بعد از نقاشی و بعد از محو کردن آن

بگذارید یک چیز را خیلی رک و صریح به شما بگوییم آقای علم الهدی: کسانی که کمر همت بستند به نابودی و نادیده انگاری تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی و حتی همین الان هم پدیده‌های ایرانی مانند نوروز خار چشم شان است، اگر بیشتر از دشمنان دین، به ایمان مردم خیانت نکرده باشند، کمتر نکرده اند. تریبون دار‌هایی که سال‌ها فرهنگ ایرانی را در برابر دین قرار دادند و دو راهی جعلی ایرانیت و اسلامیت را پیش روی مردم و خاصه جوان‌ها گذاشتند، عامل بسیاری از دین گریزی‌هایی هستند که نتیجه اش را در خیابان‌ها می‌بینند و بعد، از پلیس‌ها می‌خواهند که محصول کارشان را دستگیر کنند!

راستی بد نیست یک نکته را هم با امام جمعه محترم مشهد در میان بگذاریم: اگر بانوان ایرانی در طول تاریخ هزاران ساله ایران، پوشش‌هایی برازنده زنان عفیف داشتند و به قول شما با حجاب بودند، به خاطر حضور ماموران حکومتی بر سر کوی و برزن‌ها برای تحمیل نوع خاصی از پوشش نبود؛ به خاطر "باور‌های فرهنگی" شان بود که بعد از اسلام نیز "ایمان دینی" بدان افزوده شد.
بروید ببینید چه کسانی با تبر به جان فرهنگ اصیل ایرانی افتادند تا آن باور‌های فرهنگی - که امروز بدان‌ها نیازمندشده اید - به محاق برود؟ و باز بررسی کنید چه کسانی، دین را هزینه منافع خود کردند و به جان "ایمان دینی" مردم افتادند؛ احتمالاً شما نیز به این نتیجه خواهید رسید که ضاربان فرهنگ ایرانی و تخریب کنندگان دین مردم، نه دو دسته که دست بر قضا یک گروه اند!

پی نوشت:
* منیژه اساساً ایرانی نبود بلکه دختر افراسیاب یعنی دختر دشمن ایران بود و برای رسیدن به بیژن او را بی هوش کرد و، چون بیژن به هوش آمد، خود را در آغوش منیژه دید و باقی قضایا! عجیب است که از بین همه زنان تاریخ و افسانه ها، علم الهدی برای ترویج حجاب و عفاف به منیژه استناد کرده و او را فرهیخته هم نامیده است!

tags # شاهنامه ، علم الهدی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • نویسنده و پژوهشگر کرمانی درگذشت
  • محمدعلی علومی، نویسنده و پژوهشگر درگذشت
  • نمایش 600 اثر هنرمندان ایرانی در دبی
  • (عکس) هادی چوپان دچار شیدایی شده است؟
  • ذره‌بین در دست هنرمندان: خلق نقاشی‌های شگفت‌انگیز با ذره‌بین (فیلم)
  • (عکس) واکنش خبرساز هادی چوپان به روز شیراز
  • استوری عجیب هادی چوپان درمورد روز شیراز + عکس
  • استوری عجیب هادی چوپان؛ سعدی و حافظ فقط؟ نه من هم هستم! + عکس
  • تجدید چاپ مجموعه کتاب «کودکی نامداران»
  • منیژه، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!